ما میتوانیم رایانهای بسازیم که تصاویر را کاملاً بر اساس افکار ایجاد شده توسط سوژههای انسانی ویرایش کند. کامپیوتر مطلقاً هیچ اطلاعات قبلی در مورد ویژگی هایی که قرار است ویرایش کند ندارد. دانشیار Tuukka Ruotsalo، گروه علوم کامپیوتر، دانشگاه کپنهاگ، می گوید: هیچ کس قبلاً این کار را انجام نداده است.
در مطالعه اساسی، 30 شرکتکننده به هودهای حاوی الکترود مجهز شدند که سیگنالهای الکتریکی مغز را ترسیم میکرد (الکتروآنسفالوگرافی، EEG). به همه شرکت کنندگان 200 تصویر مختلف از صورت داده شد تا به آنها نگاه کنند. همچنین به آنها یک سری وظایف داده شد مانند جستجوی صورت زنانه، جستجوی افراد مسن، جستجوی موهای بور و غیره.
شرکت کنندگان هیچ اقدامی را انجام نمی دهند، فقط به طور خلاصه به تصاویر نگاه کنید - 0.5 ثانیه برای هر تصویر. بر اساس فعالیت مغزی آنها، دستگاه ابتدا اولویت داده شده را نقشه برداری می کند و سپس تصاویر را بر اساس آن ویرایش می کند.
بنابراین، اگر کار این بود که به دنبال افراد مسن تر بگردیم، کامپیوتر پرتره های افراد جوان تر را تغییر می دهد و آنها را مسن تر نشان می دهد. و اگر وظیفه این بود که به دنبال یک رنگ موی خاص بگردید، همه آن رنگ را دریافت می کردند.
به ویژه، رایانه هیچ دانشی از تشخیص چهره نداشت و هیچ ایده ای در مورد جنسیت، رنگ مو یا هر ویژگی مرتبط دیگری نداشت. با این حال، فقط ویژگی مورد نظر را ویرایش کرد و سایر ویژگیهای صورت را بدون تغییر باقی گذاشت.
مغز چگونه یاد می گیرد؟
همه می دانند که مغز انسان بسیار پیچیده است - اما دقیقاً چگونه یاد می گیرد؟ خب، پاسخ ممکن است بسیار ساده تر از آن چیزی باشد که معمولاً تصور می شود.
یک تیم تحقیقاتی بینالمللی شامل دانشگاه مونترال در شبیهسازی دقیق تغییرات سیناپسی در نئوکورتکس که تصور میشود کلید یادگیری هستند، به پیشرفت بزرگی دست یافتهاند و دری را برای درک بیشتر مغز باز میکنند.
نرونها به شکل درختان هستند و سیناپسها برگهای روی شاخههای آنها هستند.
رویکردهای قبلی برای پلاستیسیته مدل، این ساختار درختی را نادیده میگرفتند، اما اکنون ما ابزارهای محاسباتی برای آزمایش این ایده داریم که فعل و انفعالات سیناپسی روی شاخهها نقش اساسی در هدایت یادگیری در داخل بدن ایفا میکند.
این امر پیامدهای مهمی برای درک مکانیسمهای اختلالات رشد عصبی مانند اوتیسم و اسکیزوفرنی دارد، اما همچنین برای توسعه رویکردهای جدید هوش مصنوعی با الهام از علوم اعصاب.
تحریک غیرتهاجمی مغز به مجموعهای از فناوریها و تکنیکهایی اطلاق میشود که با آن تحریکپذیری مغز از طریق تحریک ترانس کرانیال تعدیل میشود. دو روش اصلی تحریک غیرتهاجمی مغز عبارتند از: تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) و تحریک جریان ترانس کرانیال. شش دستگاه TMS اکنون مورد استفاده تایید شده توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده هستند و در عمل بالینی مورد استفاده قرار می گیرند: پنج دستگاه برای درمان افسردگی مقاوم به درمان دارویی و ششمین برای نقشه برداری قبل از جراحی از نواحی حرکتی و گفتاری. چندین کارآزمایی بالینی بزرگ و چند سایتی در حال حاضر در حال انجام است که با هدف گسترش تعداد کاربردهای بالینی تحریک غیرتهاجمی مغز به گونهای که میتواند چندین تخصص بالینی را در سالهای آینده تحت تأثیر قرار دهد، از جمله روانپزشکی، مغز و اعصاب، اطفال، جراحی مغز و اعصاب، فیزیوتراپی، و طب فیزیکی و توانبخشی.