کاوش در مورد چگونگی "فکر[1]" ChatGPT و پیامدهای آن برای روانشناسی و علوم اعصاب، یک تعامل پیچیده بین هوشمصنوعی و فرآیندهای شناختی انسان را نشان میدهد. در اینجا بینشهای کلیدی به دست آمده از نتایج جستجو در مورد این موضوع آمده است:
درک مکانیسمهای ChatGPT
1. معماری و کارکرد
معماری ترانسفورمر: ChatGPT بر اساس معماری ترانسفورمر ساخته شده است که از مکانیسمهایی مانند توجه به خود برای پردازش و تولید زبان استفاده میکند. این به آن اجازه میدهد تا به پرس و جوهای پیچیده رسیدگی کند و زمینه را در بین مکالمات حفظ کند، و شکلی از درک را شبیه الگوهای مکالمه انسانی شبیهسازی کند.
2. پردازش زبان طبیعی (NLP)
پاسخهای انسانمانند: توانایی مدل برای تولید پاسخهای منسجم و مرتبط با زمینه، تصوری از تفکر انسانمانند را به وجود میآورد. این زبان را نه تنها با پیروی از قوانین، بلکه با یادگیری الگوهایی از مقادیر گسترده دادههای متنی پردازش میکند و آن را قادر میسازد تا جنبههای ارتباط انسانی را تقلید کند.
بینش شناختی از ChatGPT
3. شایستگی شناختی[2]
شایستگی زبانی رسمی در مقابل کارکردی: تحقیقات بین صلاحیت زبانی رسمی (دانش قوانین زبان) و صلاحیت زبانی کاربردی (استفاده از زبان در دنیای واقعی) تمایز قائل میشوند. در حالی که ChatGPT در صلاحیت رسمی برتر است، سؤالاتی در مورد صلاحیت عملکردی آن، به ویژه در درک احساسات و زمینههای انسانی متفاوت باقی میماند.
4. تفکر سیستم 1 و سیستم 2
فرآیندهای شهودی در مقابل فرآیندهای مشورتی: مطالعات نشان میدهد که با افزایش اندازه و پیچیدگی مدلهای زبانی بزرگ (LLMs) مانند ChatGPT، رفتارهایی شبیه به تفکر شهودی انسان (سیستم 1) نشان میدهند و در عین حال درگیر استدلال عمدیتری نیز هستند (سیستم) 2) در صورت لزوم این دوگانگی به آنها اجازه میدهد تا بدون فرآیندهای استدلالی صریح به انواع وظایف به طور دقیق پاسخ دهند.
مفاهیم برای روانشناسی و علوم اعصاب
5. تاثیر بر عصب روانشناسی
تقویت ارزیابی: قابلیتهای ChatGPT میتواند ارزیابیهای عصب روانشناختی را با ارائه تعاملات سریعتر و شخصیتر با بیماران بهبود بخشد. این میتواند به ابزارهای تشخیصی و رویکردهای درمانی بهتر منجر شود و نحوه درک و درمان مسائل شناختی را تغییر دهد.
6. همکاری انسان و هوش مصنوعی
افزایش شناخت انسان: همکاری بین مدلهای هوشمصنوعی مانند ChatGPT و عصبروانشناسان میتواند ارزیابیهای شناختی و تجزیه و تحلیل دادهها را افزایش دهد، و به متخصصان اجازه میدهد تا روی کارهای پیچیدهتر تمرکز کنند و در عین حال فرآیندهای معمول را خودکار کنند.
7. ملاحظات اخلاقی
حریم خصوصی و تعصب: ادغام هوش مصنوعی در روانشناسی عصبی نگرانیهای اخلاقی را در مورد حریم خصوصی دادهها، سوگیریهای احتمالی در پاسخهای هوشمصنوعی و نیاز به شفافیت در نحوه عملکرد این مدلها ایجاد میکند.
نتیجهگیری
در حالی که ChatGPT قابلیتهایی را نشان میدهد که جنبههای خاصی از فرآیندهای فکری انسان را تقلید میکند، مانند تولید زبان منسجم و درگیر شدن در وظایف استدلالی، این کار را از طریق مکانیسمهای اساسی متفاوت از مکانیسمهایی که توسط مغز انسان به کار میرود انجام میدهد. بینشهای بهدستآمده از مطالعه این مدلها میتواند درک ما را از فرآیندهای شناختی افزایش دهد، اما همچنین محدودیتهای هوش مصنوعی را در تکرار درک واقعی انسان و عمق عاطفی برجسته میکند. همانطور که هوش مصنوعی به تکامل خود ادامه میدهد، تأثیر آن بر زمینههایی مانند روانشناسی و علوم اعصاب احتمالاً افزایش مییابد و نیاز به گفتگوی مداوم در مورد پیامدهای آن برای شناخت انسان و ملاحظات اخلاقی در کاربرد آن است.
منابع
[1] https://londonspd.com/blog/chat-gpts-impact-on-neuropsychology-what-you-need-to-know/
[2] https://www.youtube.com/watch?v=UHjNpw76UVk
[3] https://www.nature.com/articles/s43588-023-00527-x
[4] https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC10053494/
[5] https://www.frontiersin.org/journals/artificial-intelligence/articles/10.3389/frai.2024.1418869/full
[6] https://www.nature.com/articles/d41586-024-01562-y
[8] https://www.youtube.com/watch?v=gEloQrCNOqg
[9] https://www.pnas.org/doi/10.1073/pnas.2410196121
[10] https://serokell.io/blog/language-models-behind-chatgpt