تحریک غیرتهاجمی مغز به مجموعهای از فناوریها و تکنیکهایی اطلاق میشود که با آن تحریکپذیری مغز از طریق تحریک ترانس کرانیال تعدیل میشود. دو روش اصلی تحریک غیرتهاجمی مغز عبارتند از: تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) و تحریک جریان ترانس کرانیال. شش دستگاه TMS اکنون مورد استفاده تایید شده توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده هستند و در عمل بالینی مورد استفاده قرار می گیرند: پنج دستگاه برای درمان افسردگی مقاوم به درمان دارویی و ششمین برای نقشه برداری قبل از جراحی از نواحی حرکتی و گفتاری. چندین کارآزمایی بالینی بزرگ و چند سایتی در حال حاضر در حال انجام است که با هدف گسترش تعداد کاربردهای بالینی تحریک غیرتهاجمی مغز به گونهای که میتواند چندین تخصص بالینی را در سالهای آینده تحت تأثیر قرار دهد، از جمله روانپزشکی، مغز و اعصاب، اطفال، جراحی مغز و اعصاب، فیزیوتراپی، و طب فیزیکی و توانبخشی.
محققان برخی از چالشهای پیشبینیشده در تلفیق تحریک غیرتهاجمی مغز در عمل بالینی را بررسی میکنند. موضوعات خاص شامل ایجاد اثربخشی، ایمنی، اقتصاد و آموزش است. در بحث در مورد این موضوعات، محققان بر روی استفاده از TMS در درمان افسردگی مقاوم به درمان دارویی در صورت امکان تمرکز می کنند، زیرا این مورد پذیرفته شده ترین نشانه بالینی برای TMS تا به امروز است. این چالش ها باید به طور اندیشمندانه در نظر گرفته شوند تا به پتانسیل تحریک غیرتهاجمی مغز به عنوان یک تخصص نوظهور که هدف آن افزایش توانایی فعلی برای تشخیص و درمان اختلالات مغزی است، توجه شود. محققان برخی از چالشهای پیشبینیشده را که ادغام تحریک غیرتهاجمی مغز در عمل بالینی با آن مواجه است، مرور میکنند. موضوعات خاص شامل ایجاد اثربخشی، ایمنی، اقتصاد و آموزش است. در بحث در مورد این موضوعات، نویسندگان بر روی استفاده از TMS در درمان افسردگی مقاوم به درمان دارویی در صورت امکان تمرکز می کنند، زیرا این مورد پذیرفته شده ترین نشانه بالینی برای TMS تا به امروز است. این چالش ها باید به طور اندیشمندانه در نظر گرفته شوند تا به پتانسیل تحریک غیرتهاجمی مغز به عنوان یک تخصص نوظهور که هدف آن افزایش توانایی فعلی برای تشخیص و درمان اختلالات مغزی است، توجه شود. محققان برخی از چالشهای پیشبینیشده را که ادغام تحریک غیرتهاجمی مغز در عمل بالینی با آن مواجه است، مرور میکنند. موضوعات خاص شامل ایجاد اثربخشی، ایمنی، اقتصاد و آموزش است. در بحث در مورد این موضوعات، محققان بر روی استفاده از TMS در درمان افسردگی مقاوم به درمان دارویی در صورت امکان تمرکز می کنند، زیرا این مورد پذیرفته شده ترین نشانه بالینی برای TMS تا به امروز است. این چالش ها باید به طور اندیشمندانه در نظر گرفته شوند تا به پتانسیل تحریک غیرتهاجمی مغز به عنوان یک تخصص نوظهور که هدف آن افزایش توانایی فعلی برای تشخیص و درمان اختلالات مغزی است، توجه شود. نویسندگان در صورت امکان بر روی استفاده از TMS در درمان افسردگی مقاوم به درمان دارویی تمرکز می کنند، زیرا این مورد پذیرفته شده ترین نشانه بالینی برای TMS تا به امروز است. این چالش ها باید به طور اندیشمندانه در نظر گرفته شوند تا به پتانسیل تحریک غیرتهاجمی مغز به عنوان یک تخصص نوظهور که هدف آن افزایش توانایی فعلی برای تشخیص و درمان اختلالات مغزی است، توجه شود. محققان در صورت امکان بر روی استفاده از TMS در درمان افسردگی مقاوم به درمان دارویی تمرکز می کنند، زیرا این مورد پذیرفته شده ترین نشانه بالینی برای TMS تا به امروز است. این چالش ها باید به طور اندیشمندانه در نظر گرفته شوند تا به پتانسیل تحریک غیرتهاجمی مغز به عنوان یک تخصص نوظهور که هدف آن افزایش توانایی فعلی برای تشخیص و درمان اختلالات مغزی است، توجه شود.
ایده تحریک مغز برای درمان اختلالات عصبی و روانپزشکی به هزاران سال قبل برمی گردد، اما تنها در دهه های اخیر این رویکرد به واقعیت تبدیل شده است. 1درمان با تشنج الکتریکی و تحریک عمیق مغز در حال حاضر در اکثر نقاط جهان مورد استفاده بالینی قرار می گیرد و پشتیبانی مبتنی بر شواهد قابل توجهی دارد. اخیراً، زمینه تحریک غیرتهاجمی مغز (NIBS) یا تعدیل عصبی غیرتهاجمی، به عنوان یک روش تشخیصی و درمانی امیدوارکننده ظاهر شده است. NIBS به مجموعهای از فناوریها و تکنیکهایی اطلاق میشود که با آنها به صورت فراجمجمهای (یعنی غیرتهاجمی) تحریکپذیری نواحی خاص مغز و شبکههای مقیاس بزرگی که در آن مشارکت دارند تعدیل میشود. دو روش اصلی NIBS تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) و تحریک جریان ترانس کرانیال (tCS) است.